غزل شماره 141

ساخت وبلاگ


ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت
آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد
اشک من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار
طالع بي شفقت بين که در اين کار چه کرد
برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقيا جام مي ام ده که نگارنده غيب
نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد اين دايره مينايي
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
يار ديرينه ببينيد که با يار چه کرد

+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۶ساعت 16:30  توسط NR  | 
غزل شماره 17...
ما را در سایت غزل شماره 17 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hafezingnr بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 19:20